تاريخ: چهار شنبه 16 اسفند 1391
ساعت: 10:27 بعد از ظهررفتیم پیست اسکی ، یارو میگه اومدید اسکی ؟ گفتم پـَـ نـَـ پـَـ اومدیم روی برفا غلت بزنیم !
******************
توی صف دستشویی ایستاده بودم یارو اومده میگه : همه دستشویی ها پره ؟؟؟
میگم : پـَـ نـَـ پـَـ ما اینجا ایستادیم تا آستانه تحملمون رو بسنجیم !
******************
رفتم تو رستوران زنگ میزو زدم که گارسون بیاد ، یارو اومده میگه می خواین سفارش بدین ؟
گفتم پـَـ نـَـ پـَـ زنگه تفریحه گفتم خسته شدی یه استراحتی کنی !
******************
ساعت ۸ صبح کلاس داریم ، منم خمیازه میکشم و دهنم یه متر باز میشه !
استاد میگه چیه خوابت میاد ؟ پـَـ نـَـ پـَـ میخوام بخورمت !
******************
تو ایستگاه متروی آزادی یکی ازم پرسید اینجا آخرشه ؟
منم گفتم پـَـ نـَـ پـَـ نیم ساعت برای ناهار و نماز نگه داشته بعد دوباره راه میوفته !
******************
رفتم پمپ بنزین به یارو میگم ۴۰ تا بزن !
میگه ۴۰ لیتر ؟
پـَـ نـَـ پـَـ ۴۰ تا قاشق چای خوری !
******************
دارم رو تردمیل عینه خر میدووم ، یارو مبگه اینجوری میدویی لاغر کنی ؟
میگم پـَـ نـَـ پـَـ دارم واسه نقش آفرینی تو سری جدید میگ میگ آماده میشم … !
******************
دست زدم به لوله بخاری گفتم این که سرده !!! مامانم گفت یعنی خاموشش کنیم ؟
گفتم پـَـ نـَـ پـَـ وایسیم الان آقای ایمنی میاد میگه اشکال کجاست !
نظرات شما عزیزان:
برچسبها: پیام فلسفی, پیامک دوستانه, joke, جوک, لطیفه, ختده بازار, پ ن پ, پیامک خنده دار, پیامک پ ن پ,